سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو پایان نامه) مهارت های ارتباطی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو پایان نامه) مهارت های ارتباطی در 51 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc


توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه ی پژوهش)


همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA  جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه

منبع :                          دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:                      WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

 

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

 

اهمیت مهارتهای ارتباطی بین فردی


ارتباطات میان فردی اساس و شالود? هویت و کمال انسان است و مبنای اولی? پیوند وی با دیگران را تشکیل می دهد. ارتباطات مؤثر موجب شکوفایی افراد و بهبود کیفیت روابط می شود. این در حالی است که ارتباطات غیرمؤثر مانع شکوفایی انسان می شود و حتی روابط را تخریب می کند، فرد درگیر ارتباط می شود تا هویت پیدا کند و با دیگران پیوند برقرار کند.( کربلای اسماعیلی و همکاران، 1385).

دروتی معتقد است، توانایی اجتماعی شدن کودکان با کسب مهارتهای ارتباطی افزایش یافته و فرد در جامعه بیشتر پذیرفته می شود و طبعاً تأییدات اجتماعی بیشتری را دریافت می نماید. کودکان و نوجوانان، با داشتن مهارتهای ارتباطی سالم، رشد بیشتری می یابند و از منابع حمایتی – عاطفی بیشتری برخوردار می گردند. حساسیت، زودرنجی و خودباوری از بین می رود و بدین وسیله آنها ارزش و اعتبار بیشتری را برای خود کسب می کنند(آلساندرا و پاترسیا،2010).

انواع مهارتهای ارتباطی

مهارتهای ارتباطی شامل مهارتهای کلامی و غیرکلامی است.( کرتیرچ، فلیپ، هیس، نیل، استبل، دان، بیلس و وریتک[1]، 2001) درزیر به شرح این دو ارتباط پرداخته اند:

 

-ارتباط کلامی[2]

ارتباط کلامی مجموعه روابطی است که از طریق گفت و شنود حاصل می شود. برای درک بهتر ارتباط کلامی بهتر است با مهارتهای چهارگونه ارتباط کلامی آشنا شویم، که عبارت است از :

سخن گفتن : هنری است که فرد بوسیله آن بر دیگران تأثیر می گذارد و دیگران را ترغیب و اقناع می کند و در مراودات اجتماعی بیشترین کاربرد را دارد. (2) شنیدن: سرچشمه بسیاری از مشکلات روزمره که براثر عدم توجه به سخنان دیگران است. چرا که بسیاری اوقات بدون اینکه بدانیم فرد مقابل درباره چه چیزی سخن خواهد گفت. فکر می کنیم همه چیز را می دانیم. (3) نوشتن : زبان وخط عمده ترین شیوه های ارتباط کلامی است و انسانها برای احساسات بیشتر از زبان و برای ابراز افکار عمدتا از خط یاری می طلبند. (4) خواندن: ویلیامسون[3](1959)،معتقد است که پیام کلامی، پیامی است که با گوش شنیده می شود و در بیان آن دستور زبان رعایت می گردد. محدودیت این نوع پیام درآن است که برخی احساسات و عواطف انسان به صراحت در قالب کلمات قابل بیان نیستند. پیام کلامی می تواند به شکل های مختلف مخدوش باشد. مثلاً همراه با صدای لرزان باشد. بالکنت همراه باشد، خیلی بلند یا آرام باشد، سریع یا خیلی شمرده باشد، یا همراه با کلمات خشن، تند، زننده و اصطلاحات نامعقول باشد. همچنین کلام پیام دهنده می تواند اثر نامناسب داشته باشد یا اصلا اثر و نفوذ چندانی نداشته باشد(آقایی، 1382).

اولیوا، از این ارتباط به عنوان زبان شفاهی نام برده است و معتقد است که فصاحت کلام همانند هر موهبت الهی، صنعتی دوست داشتنی است که موجب ارتقاء مقام شخص سخنگو می شود. در هر حال این توانایی باید همراه با صراحت، روشنی و مفهوم باشد.( (آلساندرا و پاترسیا،2010) .

 

ارتباط غیر کلامی [4]

ارتباط غیرکلامی عبارت است از  کلیه پیام هایی که افراد علاوه بر خود کلام، آنها را نیز مبادله می کنند.فعالیتهای غیر کلامی اعمالی نهادین هستند که با جملات و عباراتی که از زبان فرد خارج می شوند، هماهنگ هستند .( برکو و همکاران، 1378).

 اهم رفتارهای غیرکلامی عبارتند از : تغییر حالات چهره، تماس چشمی، ژستها، حالتها و حرکات بدنی، روانشناسان خاطر نشان می سازند که چنین رفتارهایی نسبتا غیر قابل کنترل هستند.( پاشا و آتش پور ، 1385).

اینها فقط اطلاعات را فاش نمی سازند، بلکه بیانگر معنی خاصی نیز هستند. ارتباط غیرکلامی نقش مهمی در زندگانی فرد ایفا می کند و ظاهرا در همه جای دنیا مرسوم هستند و درک می شوند (برکو و همکاران ، 1378)

به عقیده بارن و برن[5] (2000)، رفتارهای غیرکلامی هرچند با سکوت عجین هستند ، اما زبانی گویا و نشانگر دارند.(به نقل از پاشا واتش پور ،1385). تحقیقات نشان داده است که زبان غیرکلامی ابزار مهمی در ابراز عقیده و احساسات می باشد. اعمال غیرکلامی ظاهرا سه مشخصه عمده دارند. به رابطه بین فرستنده و دریافت کننده حساس هستند، معنای آنها مبتنی بر بافت و محتوای ارتباط می باشد. (ارتباط برقرارکنندگان ،محیط و هدف از ارتباط ) و نیز بخشی از ارتباط کلامی هستند( نه ماهیتی جدا ومستقل)، ( برکو وهمکاران، 1378).

ارتباطات غیرکلامی را به عنوان مجموعه ای از پیام های آگاهانه وغیر آگاهانه و نه فقط به شکل مکتوب و یا کلامی مورد ارزیابی قرار می دهیم. اگر چه در برخی نوشته ها کدهای فرا زبانی نیز به عنوان بخشی از ارتباطات غیر کلامی محسوب می شوند. چرا که فهم این سه کد( زبانی، فرا زبانی و غیر کلامی) بطور جداگانه بسیار آسان تر است(آلساندرا و پاترسیا،2010).

سطح تکنیکی- سطح رسمی- سطح غیررسمی

به منظور فهم معنی هر پیام صامت ( غیرکلامی) در حوز? فعالیت های تجاری و حرفه ای، باید چارچوب داوری ( معیارسنجش) فرستنده، موقعیت خاص و پیشینه فرهنگی او را بدانیم.اگر چه تحقیقات این ایده را تقویت می کنند که احساساتی مانند خوشحالی، شگفتی، ناراحتی، تنفر، عصبانیت و ترس به سرزمینی که درآن روی می دهند، بستگی دارند. به عنوان مثال تکان دادن سر به سمت بالا و پایین در ایالات متحده به معنای موافقت است، در حالی که در ژاپن به معنای دریافت پیام است و در بلغارستان تکان دادن سر به سمت بالا و پایین، نشان? مخالفت است. مثال دیگر در خصوص تفاوت های فرهنگی ، علامت شکلی است که توسط انگشت سبابه و انگشت شصت نشان داده می شود. در ایالات متحده این علامت به معنای بسیار خوب(ok) است. در فرانسه این علامت به معنای صفر یا بی ارزش می باشد. در استرالیا، برزیل و آلمان این علامت به عنوان نماد زشتی شمرده می شود(رفیع زاده،1387).

 

خاستگاه نشانه های غیرکلامی

دوخاستگاه اساسی برای نشانه های غیرکلامی ذکر شده است:

1- واکنش های عصبی ذاتی[6] ( خودکار)

برنامه های واکنش های عصبی ذاتی، عکس العملهای غیرکلامی خودکار محرکهایی هستند که از زمان تولد با فرد هستند. این واکنش های غیرکلامی خودکار بازتابی به نیازهای اساسی هستند. مثلا وقتی که صدایی شنیده می شود فرد پلکها را به هم می زند(رفیع زاده،1387).

2- رفتارهای معمول و مورد قبول یک فرهنگ، یک جامعه یا یک خانواده

رفتار غیرکلامی را به همان شیوه که زبان گفتاری را می آموزند، یاد می گیرند در کودکی افراد اطراف خود را ببیند و ازآنها تقلید کند، بنابراین نه تنها یاد می گیرند که مانند آنها صحبت کنند بلکه رفتارشان را نیز بر همان مبنا پی ریزی می کنند. هر فرهنگی زبان بدنی خاص خود را دارد و کودکان و نوجوانان الگوهای این زبان را همزمان و به موازات زبان گفتاری فرا می گیرند( برکو و همکاران، 1378).

انواع ارتباطات غیرکلامی و تأثیر آن بر ارتباطات سازمانی

با تعریفی که ما از ارتباط داریم، ارای? انواع ارتباطات غیرکلامی تقریبا ناممکن است. اما تنها به آن دسته از ارتباطات غیر کلامی پرداخته می شود که بیشترین کاربرد را در ارتباطات سازمانی دارند: حالات چهره و ارتباط بصری، سایر حرکات بدن و ژست ها ،لباس و ظاهر ، فاصله و فضای شخصی، محیط فیزیکی و زمان(همیلتون و پارکر،1386).

حالت چهره و ارتباط بصری [7]

در میان موارد ذکر شده، چهره از همه بیشتر معنای پیام های غیر کلامی را منتقل می کند. گرچه حالات اصلی چهره، یک امر جهانی محسوب می شود( مانند خوش رویی، شگفتی، ترس و عصبانیت)، اما تغییر حالتهای آنی و ظرایف که ما همه روزه به عنوان عکس العمل با انها روبرو می شویم، دشوارتر است. با حالت هایی همچون ابرویی که به سمت بالا یا پایین کشیده می شود، تیک های عصبی، قورت دادن غیر معمول آب دهان، فشردن دندان ها به هم و لب های به هم فشرده همگی نشانه هایی هستند که ما را به احساسات فرد رهنمون می سازند و بدین وسیله به بهبود ارتباط ما کمک می کنند. چشم را می توان به عنوان شاخص انحصاری چهره بر شمرد که بیشترین معنا و بیان را در چهره ادا می کند. تماس چشمی دارای چندین کارکرد می باشد(همیلتون و پارکر،1386).

1- ارتباط بصری نشان? علاقه و توجه است.

در فرهنگ آمریکا، فعالان دنیای حرفه ای تجارت، اعتقاد دارند که مخاطبانشان به چشم هایشان نگاه کنند. عدم ارتباط بصری شنونده به عنوان بی علاقگی و یا حتی بی احترامی تلقی می شود.از طرف دیگر، عدم ارتباط بصری از سوی سخنران، می تواند باعث تفسیر نسبتاً نامطلوب تر پیام از طرف شنونده شود (همیلتون و پارکر،1386).

بر اساس قوانین غیر رسمی ، ارتباط طولانی چشمی هیچ لزومی ندارد( مگر در موارد عصبانیت یا نزدیکی بسیار زیاد). در ایالات متحده اغلب افراد هنگام گوش دادن، بیشتر به چشم یکدیگر نگاه می کنند تا هنگام صحبت کردن. سخنرانان معمولاً در ابتدای صحبت نگاه خود را از مخاطبان برمی دارند (شاید به منظور تفکر در خصوص آنچه می خواهند بگویند)، سپس مجدداً به مخاطبان نگاه می کنند تا عکس العمل شنوندگان را کنترل کنند و در پایان نیز با نگاه کردن به مخاطبان، به آنها پیام می دهند که باز خورد موردانتظار است. بطور کلی وقتی دو نفر با یکدیگر گفتگو می کنند در 31 درصد از زمان گفتگو، با یکدیگر ارتباط چشمی برقرار می کنند؛ این در حالی است که میانگین زمان خیره شدن تنها 18/1 ثانبه است. حتی وقتی که خیره شدن دو سویه نیست، این میانگین تنها به 95/2 ثانیه می رسد. تحقیقاتی که در خصوص خیره شدن و ارتباطات بصری انجام گرفته، نتایج زیر را به دنبال داشته است:

  • چنانچه خیره شدن شما به شخص مقابل به جای این که کوتاه و در دفعات بیشتر باشد، طولانی تر و با تفاوت کمتر انجام گیرد، طرف مقابل این کار را بیشتر خواهد پسندید. نگاه هایی که به اطراف چرخیده و مدام در حال حرکت هستند، نشان? راحتی و صداقت هستند.
  • خیره شدن غیر متناوب سبب می شود تا مصاحبه شوندگان به عنوان افرادی با اعتماد به نفس پایین در نظر گرفته شوند.
  • شاهدانی که در دادگاه از نگاه کردن مستقیم به شخصی که از آنها سؤال می شود، اجتناب می کنند، حرفهایشان از سوی هیأت منصفه کمتر مورد اعتماد قرار می گیرد.
  • وقتی دکتر به بیمار خود خیره می شود، هم بیمار رضایت بیشتری دارد و هم پزشک در تشخیص ناراحتی روانی بیمار خود دقیق تر خواهد بود.
  • زنها اغلب گرایش بیشتری در نگاه کردن به دیگران و همچنین خیره شدن طولانی تر نسبت به مردها دارند.
  • افراد دارای موقعیت اجتماعی بالا نگاههای خیره کنند? بیشتری نسبت به افراد دارای موقعیت اجتماعی پایین تر دارند. این افراد از طریق نگاه کردن طولانی در هنگام صحبت کردن موقعیت اجتماعی خود را نشان می دهند(همیلتون و پارکر،1386).

2- ارتباط بصری نشان دهند? میل به مشارکت و یا به حال خود رها شدن است.

 مثال زیر نشان می دهد که چگونه تماس چشمی می تواند  به عنوان تمایل به مشارکت تلقی شود: یک پرستار جوان بیمارستان، از این موضوع شکایت دارد که در طول 6 ماه گذشته که در بیمارستان مشغول به کار بود، در چهار کمیته که وی برای عضویت در آنها داوطلب نشده بود، انتخاب شد. آنچه که این پرستار متوجه نشد، این بود که هر بار که پرستار می گفت: " ما به یک داوطلب دیگر نیاز داریم" ، او مستقیم به وی نگاه می کرد و در واقع با علامت غیر کلامی اعلام می داشت " من داوطلب هستم" . بدین ترتیب سرپرستار در واکنش می گفت: " خانم، تو موافقی؟". در واقع داوطلب شدن غیر کلامی او به بلندی صدای سایر پرستاران داوطلب بود! پرستارانی که تمایلی به داوطلب شدن نداشتند، نگاهشان را بر می گرداندند و از نگاه کردن به چشمان جستجوگرانه سرپرستار پرهیز می کردند. در حقیقت خودداری از ارتباط چشمی می تواند علامت تمایل به حال خود رها شدن[8] باشد (همیلتون و پارکر، 1386).

شما نیز هنگامی که رئیستان در جایی سؤالی را مطرح می کند، در این موقعیت قرار می گیرید. لحظه ای که شما با شخص موردنظرارتباط چشمی برقرار کردید، حدس می زنید که بلافاصله شما را صدا می زند و اسم شما هم برده شد. این طور نیست؟(همیلتون و پارکر،1386).

3- ارتباط بصری جریان ارتباط را کنترل می کند.

در فرهنگ آمریکا، ارتباط بصری نشان دهند? این است که شما می توانید صحبت کنید. به عنوان مثال مدیر پروژه ای را درنظر بگیرید که پس از توضیح در خصوص پروژ? مورد بحث ، نظر سایرین را در مورد پروژه جویا شد، اما مستقیم به کس دیگری نگاه کرد(همیلتون و پارکر،1386).

 


[1]-Kornereich,Blaily,Philippot,Neol,Steel,Lebon,Dan,Pelc & Vebank

[2]-Verbal Communication

[3]-Vilyamson

[4]-Nonverbal Communication

[5]-Baron & Bern

[6]- Innate Neurolojical Programs

[7]- Facialexpressionsandeyecontact

[8]-Left Alon

 

پیشینه پژوهش

پیشینه داخلی

امانی و لطافتی بریس(1393)، در پژوهشی با عنوان اثربخشی آموزش گروهی مهارت های ارتباطی بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین که بر روی 28 زوج شهر آستارا انجام داده بودند به این نتیجه درست یافتند که آموزش گروهی مهارت های ارتباطیمنجر به کاهش تعارضات زناشویی می گردد.

غلامزاده، عطاری و شفیع آبادی(1388) در پژوهشی با عنوان اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر عملکرد خانواده زوجین مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهر اهواز به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارتهای ارتباطی موجب افزایش کارایی خانواده در مقوله های حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده در گروه آزمایش شده است.

امینی، امینی و حسینیان(1392)، در پژوهشی با عنوان اثربخشی آموزش گروهی ارتباط متقابل برای زوجین بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین شهر ارومیه به این نتیجه دست یافتند که آموزش های تحلیل رفتار متقابل تاثیر معنی داری بر کاهش تعارضات زناشوییی داشته است.

بهاری و همکاران(1390)، در پژوهش خود که با عنوان تاثیر آموزش مهار ارتباطی همسران بر کاهش تعارضات زناشویی متعارض متقاضی طلاق به اجرا درآوردند به این یافت دست یافتند که برنامه آموزشی مورد استفاده بطور معنی داری موجب کاهش تعارضات زناشویی در گروه آزمایش گردیده است.

پیشینه خارجی

هانسون و لندبلند[1](2014)، به زوجینی که در تعاملات با هم مشکل داشتند و از زندگی زناشویی خود ناراضی بودند، مهارت های ارتباطی و حل تعارض را آموزش داد و سپس آنها را مورد بررسی قرار داد که نتایج بدست آمده نشان داد که این آموزش ها ها باعث بهبود روابط زوجین و توانایی کنار آمدن با مشکلات و سلامت روان آنها می شود.

ژاکوبوسکی[2] و همکاران(2011)، در پژوهش های خود در ارتباط با کاربرد عملی مهارت های ارتباط صمیمانه نشان دادند که آموزش های انجام شده مرتبط با مهارت های ارتباطی باعث تقویت و حفظ ارتباط صمیمانه بین زن و شوهر می شود.

گارفیلد[3] (2010) در پژوهشی دریافت که گروه درمانی با زوجین دارای مشکل در صمیمت عاطفی با استفاده از یادگیری بیان مستقیم عواطف و حمایت از دریافت بازخورد، توسعه مهارت های دوستی (اتصال، ارتباط، تعهد و  همکاری) به صمیمت عاطفی در روابط زوج ها منجر می شود.

جوینینگ[4](2009)، تاثیر بلندمدت آموزش گروهی ارتباط زناشویی را در زوج های دارای تعارض مورد بررسی قرار داد که نتایج این بررسی حاکی از افزایش رضایت زناشویی زوجین حتی بعد از گذشت 5 ماه دوره آموزشی در دوره پیگیری بوده است.



[1] Hansson & Lund Bland

[2] Jakubowski

[3] Garfield

[4]  Joining

 

 

دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش مهارت های ارتباطی (فصل دو پایان نامه)